موافقات حضرت عمر رضی الله عنه (۲ )
(( رای حضرت فاروق رضی الله عنه درباره استغفار برای منافقین))
عبدالله بن ابی منافق پسری داشت بنام عبدالله که مرد مومن و مخلصی بود، بسیار کوشش می کرد که پدرش مسلمان شود. لیکن نعمت اسلام نصیبش نشد، پسرش عبدالله از ان حضرت صلی الله علیه وسلم درخواست کرد که برای پدرم استغفار وطلب امرزش بفرما.
پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم برای دلجویی پسرش که مومن مخلصی بود، استغفار و دعا را آغاز فرمود. چون حضرت فاروق رضی الله عنه دعا را شنید، عرض کرد: یا رسول الله صلی الله علیه وسلم اگر شما برای این منافق دعا بخوانید یا نخوانید یکسان است. ایمان نصیبش نخواهد شد ولو اینکه برای او هفتاد مرتبه دعا و استغفار کنید. همانگونه که حضرت عالی بهتر می دانید، او مورد مغفرت خداومد متعال قرار نخواهد گرفت. از یک طرف حضرت فاروق رضی الله عنه ان کلمات را داشت عرض می کرد که از طرف دیگر وحی الهی مطابق رای فاروق اعظم رضی الله عنه بر پیامبر گرامی اش رضی الله عنه نازل گشت؛
((سَوَاء عَلَیْهِمْ أَسْتَغْفَرْتَ لَهُمْ أَمْ لَمْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ لَن یَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ)){سوره منافقون ایه۶}[یکسان است که برای ایشان طلب مغفرت کنی یا طلب مغفرت نکنی خداوند متعال ایشان را هرگز نخواهد بخشید].
علامه هیثمی در مجمع الزوائد این ایه را نیز از موافقات حضرت عمر رضی الله عنه به شمار اورده است.
((موافقت وحی الهی با رای حضرت فاروق رضی الله عنه در قتل بِشر منافق))
در شهر مدینه منوره منافقی بود بنام بِشر که با یکی از یهودیان اختلافی داشت. یهودی گفت: این اختلاف را پیش حضرت محمد صلی الله علیه وسلم می بریم تا بین ما داوری نماید.
منافق گفت: پیش عالم یهود، کعب بن اشرف، برویم.
یهودی قبول نکرد زیرا می دانست که کعب از او رشوه گرفته وحق او را ضایع خواهد کرد. سرانجام این اختلاف بخدمت حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وسلم بردند.
بعد از شنیدن دلایل طرفین، ان حضرت صلی الله علیه وسلم حق را برای یهودی ثابت فرمود ومنافق محروم برگشت.
چون ان دو از مجلس بلند شدند، منافق گفت: این اختلاف را برای بار دوم پیش حضرت عمر رضی الله عنه ببریم تا او داوری نماید. او با این تصور گمان می کرد که حضرت عمر رضی الله عنه حق را به مسلمان منافق خواهد داد و بر یهودی خشم خواهد گرفت ولی ان یهودی یقین کامل داشت که حکم فاروق رضی الله عنه با حکم پیامبر صلی الله علیه وسلم موافق خواهد بودو برای بار دوم هم برنده خواهد شد. یهودی تمام ماجرا را بیان کرد. در ضمن این را هم گفت که ان حضرت صلی الله علیه وسلمحق را به من داده است. لیکن منافق راضی نشده، دوباره ان اختلاف را پیش شما اوردیم.
حضرت فاروق رضی الله عنه از بِشر منافق پرسید که ایا سخنان یهودی درست است؟ منافق ان را تصدیق نمود. بالاخره حضرت فاروق رضی الله عنه فرمود: اکنون بین شما داوری خواهم کرد. بطوری که شمشیر را از خانه اورد و گفت: هر که حکم وداوری حضرت محمد صلی الله علیه وسلم را قبول ندارد، شمشیر عمر داوری و فیصله او را چنین خواهد کرد که سر او قابل دیدن نیست.
پس با شمشیر سر منافق را از تنش جدا ساخت. این داوری حضرت فاروق اعظم رضی الله عنه چنان مبتنی بر حق وصداقت بود که ایه کریمه ذیل برای تائید ان نازل شد:
(( فَلاَ وَرَبِّکَ لاَ یُؤْمِنُونَ حَتَّىَ یُحَکِّمُوکَ فِیمَا شَجَرَ بَیْنَهُمْ ثُمَّ لاَ یَجِدُواْ فِی أَنفُسِهِمْ حَرَجاً مِّمَّا قَضَیْتَ وَیُسَلِّمُواْ تَسْلِیماً )){سوره نساء ایه ۶۵}[قسم به پروردگار تو که ایشان ایمان نمی اورند تا این که ترا حاکمخود قرار دهند در ان اختلافی که بین ایشان رخ می دهد سپس نیابند در دلهای خویش هیچ نوع تنگی را از انچه تو حکم کردی وان حکم را بخوشی قبول دارند].
در تفسیر ابن جریر طبری جلد پنجم و تفسیر کبیر چاپ مصر جلد سوم ص ۲۵۳ این ایه را نیز از موافقات حضرت عمر رضی الله عنه به شمار اورده اند.
((لقب فاروقی))
لقب فاروقی، لقبی است که از جانب رب العالمین به حضرت فاروق اعظم رضی الله عنه عطا شده است و برای همیشه در تاریخ جهان به فاروق اعظم رضی الله عنه موسوم گشت.
علمای کرام فاروق را جدا کننده بین حق و باطل معنی و ترجمه کرده اند.
((حکم ممانعت خادمان از وارد شدن به خانه ها در اوقات مخصوص موافق رای حضرت فاروق رضی الله عنه نازل شد))
روزی حضرت فاروق اعظم رضی الله عنه در خانه خودش استراحت می کرد که ناگهان غلام پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم وارد خانه شد وپیغام داد که ان حضرت صلی الله علیه وسلم تو را خواسته است. حضرت فاروق رضی الله عنه را وارد شدن غلام در خانه بدون اجازه ناچسند امد و در دل خود تمنا کرد که کاش خداوند متعال خادمان را از وارد شدن ناگهانی و بدون اجازه در اوقات مخصوص ممنوع سازد.
او در حالی که این تمنا را در دل داشت، به خدمت پیغمبر گرامی صلی الله علیه وسلم حاضر شد. در ان ساعت ایه ذیل از سوره نور نازل شد:
((یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لِیَسْتَأْذِنکُمُ الَّذِینَ مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ)){سوره نور ایه۵۸} [ای مومنان،باید اجازه بگیرند از شما انانکه مالک شده است دست های راست شما یعنی غلامان وکنیزان ونیز انان که به حد احتلام نرسیده اند از شما سه وقت مخصوص:۱- پیش از نماز فجر ۲-وقت نیمروزی که برای استراحت، لباس را از تن در می اورید ۳- بعد از نماز عشاء. این سه وقت مخصوص برای خلوت شماست].
حضرت فاروق رضی الله عنه چون دید که خدای تعالی مطابق ارزویش ایه کریمه را نازل فرموده، وخادمان را از وارد شدن به خانه ها در اوقات مخصوص ممنوع ساخت. فوراً سجده شکر را بجای اورد.
ان حضرت صلی الله علیه وسلم دید که حضرت فاروق بسیار شاد و خوشحال بنظر میرسد، جریان را از ایشان پرسید. حضرت فاروق تمام واقعه را به عرض مبارک رسانید.
ان حضرت صلی الله علیه وسلم از شنیدن ان بسیار مسرور گشت و فرمود: بی شک خدای تعالی شخص عفیف و با حیا را دوست دارد. امام رازی رحمه الله علیه این ایه کریمه را نیز از موافقات حضرت عمر رضی الله عنه به شمار اورده است.
(( حکم روی اوردن بسوی کعبه الله نیز به تمنا وتقاضای حضرت فاروق اعظم رضی الله عنه مقرر شد))
در هنگام قیام به سوی مکه مکرمه، حضرت پیغمبر صلی الله علیه وسلم طوری نماز می خواند که بیت الله و بیت المقدس هر دو را قبله قرار می داد .اما چون به مدینه منوره تشریف اوردند، این امر مشکل امد که در یک نماز به دو قبله متوجه شوند؛ زیرا بیت المقدس از مدینه منوره به طرف شمال و بیت الله جانب جنوب واقع است. به همین سبب استقبال به دو قبله در یک نماز دشوار امد ونیز یهود مدینه به طرف بیت المقدس نماز می خواندند. بنا بر این پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم با یارانش در مدت نوزده ماه جانب بیت المقدس نماز را ادا می کردند. تمنای قلبی ان حضرت صلی الله علیه وسلم، نماز خواندن به جانب بیت الله بود وانتظار داشت که حکم تحویل قبله نازل شود تا اینکه روزی حضرت فاروق اعظم رضی الله عنه، عرض کرد یا رسول الله صلی الله علیه وسلم بیت الله که تعمیر یافته حضرت خلیل الله است، دلم می خواهد که قبله مسلمین شود. سپس دستها را بلند کرده به بارگاه رب العالمین دعا نمود که بار الها! تمنایم را شرف قبولیت عنایت فرما.
دیر ینگذشت که حضرت جبرئیل ایه ذیل را برای پیامبر گرامی نازل فرمود:
((قَدْ نَرَى تَقَلُّبَ وَجْهِکَ فِی السَّمَاء فَلَنُوَلِّیَنَّکَ قِبْلَةً تَرْضَاهَا فَوَلِّ وَجْهَکَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَحَیْثُ مَا کُنتُمْ فَوَلُّواْ وُجُوِهَکُمْ شَطْرَهُ)){سوره بقره ایه ۱۴۴}[ بی شک می بینیم ما گشتن صورت شما را جانب اسمان البته می گردانم تو را به ان قبله ای که پسندش خواهی کرد. پس بگردان صورت خود را جانب مسجد حرام وهرجا که باشید بگردانید صورتهای تان را جانب ان].
امام فخر الدین رازی رحمه الله علیه ، این ایه را نیز از موافقات حضرت عمر رضی الله عنه شمرده است.
(( موافقت حضرت پیغمبر صلی الله علیه وسلم با حضرت فاروق اعظم رضی الله عنه))
روزی سرور دو عالم صلی الله علیه وسلم در جلسه صحابه کرام تشریف داشتند که ناگهان از جلسه بلند شدند وبه جایی رفتند. چون در مراجعت ان حضرت صلی الله علیه وسلم تاخیر شد، حضرات صحابه پریشان شدند که مبادا دشمنی برای ایشان مزاحمت ایجاد کند. برای جستجو ان حضرت صلی الله علیه وسلم بیرون امدند. حضرت ابوهریره رضی الله عنه ، نیز برای جستجو بیرون امده به کنار باغ قبیله بنی نجار رسید. خواست در باغ داخل شود از جوی کوچکی که از دیوار ان باغ بود، داخل شد. دید که ان حضرت صلی الله علیه وسلم در باغ تشریف دارند. حضرت ابوهریره رضی الله عنه تمام ماجرا را به عرض مبارک رسانید وگفت حضرات صحابه در جستجوی شما بیرون امده اند. برای همین خدمت شما حاضر شدم ودیگر صحابه نیز حاضر خواهند شد. ان حضرت صلی الله علیه وسلم هر دو کفش مبارک خود را به عنوان نشانی به ابو هریره رضی الله عنه مرحمت فرمود وگفت: برو و هر که را در بیرون باغ ملاقات می کنی، در حالی که کلمه توحید را به صدق واخلاص خوانده باشد، بشارت بهشت را به او بده. حضرت ابو هریره رضی الله عنه می گوید: اول کسی را که ملاقات کردم حضرت عمر فاروق رضی الله عنه بود. پرسید ای ابو هریره این کفش ها را از کجا اورده ای؟ من عرض کردم، اینها کفش های ان حضرت صلی الله علیه وسلم هستند که بطور نشانی به من داده تا هر که کلمه توحید را به اخلاص خوانده باشد بشارت بهشت را به او بدهم. حضرت فاروق رضی الله عنه چنان سیلی محکمی بر سینه ام نواخت که از پشت به زمین افتادم.
سپس حضرت فاروق رضی الله عنه گفت: برگرد. ناچار برگشتم. دیری نگذشت که حضرت فاروق رضی الله عنه نیز به خدمت ان حضرت رسید. ان حضرت صلی الله علیه وسلم از حضرت عمر رضی الله عنه پرسید چرا این کار را کردی؟ حضرت عمر فاروق رضی الله عنه عرض کرد یا رسول الله صلی الله علیه وسلم از این نوع بشارت ها مردم سست شده، اعمال صالح انجام نخواهند داد . به همین سبب ابو هریره رضی الله عنه را برگرداندم. ان حضرت صلی الله علیه وسلم رای حضرت عمر فاروق رضی الله عنه را تائید وتصویب فرمود و گفت : ای ابو هریره رضی الله عنه این بشارت را به مردم مگو.
از این حدیث معلوم شد که سرور دو عالم صلی الله علیه وسلم رای حضرت عمر فاروق رضی الله عنه را مورد موافقت و تائید قرار داد. به همین سبب ملا علی قاری حنفی رحمه الله این را نیز از موافقات حضرت عمر رضی الله عنه بشمار اورده است.
(( موافقت رای حضرت عمر فاروق رضی الله عنه در مساله قلم و دوات))
در کتب احادیث، این روایت امده است که حضرت رسول الله صلی الله علیه وسلم در بیماری وفات خود ارشاد فرمودند: قلم و دوات بیاورند تا برایتان چیزی بنویسم. حضرت عمر فاروق عرض کرد؛ (حَسبُنَا کِتَابَ الله) یعنی کتاب خدا برای ما کافی است در پرتو نور ان زندگانی خود را بسر خواهیم برد. ان حضرت صلی الله علیه وسلم جواب حضرت عمر فاروق رضی الله عنه را شنید وبار دیگر قلم ودوات طلب نفرمود.
معلوم می شود که این فرمایش ان حضرت صلی الله علیه وسلم مبنی بر امتحان بود والا هرگز فرو گذار نمی کرد واز جواب حضرت عمر فاروق رضی الله عنه بقدری مطمئن ومسرور گشت که قلم ودوات را دوباره نخواست بلکه رای حضرت عمر فاروق رضی الله عنه را تائید فرمود.
((حرف آخر))
فضایل ومناقب حضرت عمر فاروق رضی الله عنه ، در بسیاری از کتب احادیث موجود است. اما در این فرصت هدف، فقط آوردن چند واقعه است که وحی الهی مطابق رای حضرت عمر فاروق رضی الله عنه نازل شده، یا این که حضرت پیغمبر صلی الله علیه وسلم رای حضرت عمر فاروق رضی الله عنه را تائید وتصویب فرموده است.
این چند واقعه را از تاریخ الخلفاء تالیف علامه جلال الدین سیوطی رحمه الله علیه و الفاروق رضی الله عنه تالیف حضرت مولانا سید احمد شاه بخاری انتخاب کرده، در این رساله تحریر نمودم. از علمای کرام تقاضا دارم که اگر از این نوع وقایع بیشتری در قرآن یا احادیث به مشاهد ه تان رسیده است، بنده را مطلع سازند بسیار سپاسگزار خواهم شد.
(( ضیاء القاسمی لائلپور))
((عرض مترجم))
رساله موافقات حضرت عمر رضی الله عنه چون در بیان رای پر حکمت حضرت فاروق اعظم رضی الله عنه، اختصاص دارد، شعر یکی از بزرگان دین که مشتمل بر مدح هر چهار یار رسول الله صلی الله علیه وسلم، خوانندگان را ذوق بیشتر میسر گردد و در حسن رساله بیفزاید ودر ضمن شمه ای از عقاید وجذبه محبت اهل سنت نسبت به خلفای اربعه و اهل بیت نبوت نمایان گردد.
((شعر))
صدیق عکس حسن جمال محمد است
فاروق ظل جاه و جلال محمد است
عثمان ضیاء شمع جمال محمد است
حیدر بهار باغ خصال محمد است
اسلام ما اطاعت خلفای راشدین
ایمان ما محبت آل محمد است
((مناجاتی به درگاه مجیب الدعوات از مولانا غلام محمد سر بازی رحمه الله علیه))
حمد بی حد وثنای بی شمار مر خدای خالق لیل و نهار
بعد ار آن نعمت و درودِ لا تُعَدَّ بر رسول پاک اللهُ الصَّمَد
رحمت بی انتهای کردگار باد بر اولاد و اصحاب کبار
یا اِلهی بِالنَّبِیِّ الاَبطَحِیِّ مرحمت فرما به ازواج النبی
تابعین و نیز تبع تابعین رَبَّنَا وَارحَم عَلَیهِم اَجمَعِین
دست ما بالاست از بهر دعا خالیش واپس مگردان ای خدا
یا الهی کرده ام ظُلمِ کثیر عفو کن ما را بظلم ما مگیر
ای خدا ما را زدرگاهت مران از طفیل خاتم پیغمبران
ای خدا از شر نفس پر شرور ای خدا از مکر شیطان غرور
در پناه خود بده ما را امان در طفیل یرور هر دو جهان
از خلاف و از خیانت باز دار در عبادت هر زمان چالاک دار
نیست ما را دسترس بر این وآن دستگیر ما تویی ای مستعان
موت ما نزدیک و فکر ما بعید رَبَّنَا اجعَل مَوتَنَا مَوتَ السَّعِید
چون رود از دست ما دار الغُرُور رَبَّنا اَبدِل لَنا دار السُّرور
رَبَّنا اَرحَمنَا بِقُرآنِ الکِریم رَبِّ ثَبِتنَا عَلی دِینِ القویم
ای خدا مگذار ما را در بدر کن زنعمای دو عالم بهره ور
ای خدا ما بندگان خاکسار در دو عالم رحمتت امیدوار
تکیه گاهی نیست ما را غیر تو در گاهت گفته ای لاتَقنَطُوا
یا الهی حال من گشته تباه صورتم از معصیت گشته سیاه
اب رحمت را بر روی من بپاش زنگ عصیان را زقلب من تراش
کن مُنَوَّر قلبم از نور یقین بر تنم پوشان لباس متقین
رَبِّ زِدنَا عِلمَنَا عِلمَاً کَثِیر ذلِکَ فَضلٌ مِنَ اللهِ الکَبِیر
تو خدای، بی نیازی ، ما گدا بانیازان را توئی حاجت روا
در دو عالم حاجت ما کن تمام جنه الفردوس کن ما را مقام
هست شیطان در پی ایمان ما نیست ما را غیر ذاتت ملتجا
رد کنی فریاد ما را یا قبول دست ما بسته به دامان رسول
ای خدا ما را زِسوء خاتمه ده امان بر آبروی فاطمه
ای خدا بر عِزَّتِ حسن وحسین غازیان بَدر واُحُد وهم حُنَین
رَبَّنَا اجعَلنَا عِبَاداً صَالِحِینَ نَجِّنا مِن کَیدِ قَوم الکافِرِین
رَبِّ اَشرِکنَا دُعَآءَ المُومِنِینَ رَبِّ اَلحِقنَا بِقَوم المُفلِحِینَ
رَبَّنَا وَ اَستُر لَنَا یَوم الجَزَآءَ رَبَّنَا لا تُخزِنَا یَومَ النَدَاء
شد مناجاتم بِعَونِ الله تمام بر محمد و آل و اصحابش سلام
{وَآخِرُ دَعوَانَا اَنِ الحَمدُ للهِ رَبِّ العَالَمِینَ وَ الصَّلوهَ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَّ آلِهِ وَصَحبِهِ اَجمَعِین بِرَحمَتِکَ یَا اَرحَمَ الرَّاحِمِینَ آمِین}
((مولانا غلام محمد سربازی رحمه الله علیه))

هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر