در رثای مولانا مرحوم محمد حسن صاحب مدرس مدرسه علوم دینی اشاعت التوحید سراوان
رفتی و بارفتنت جمعی دلگیر شدند***** طلاب و حوزه از نبودنت زمین گیرشدند
گلی بودی از گلستان سبز نوبهار*****بی تو خزان شـد این باغ و این چمن زار
ساده و بی ریا ، دوست دار علم وعلما***** نه در پی ماوی نه ز اهل دنیا
موج می زد اخلاص و عمل در وجودت ***** چه خوب گذشت با طلاب شب و روزت
بسی خاطـره دارد ز تو هر طالب العلمی***** مثال مرشدی که دارد ز پیر خود عملی
گریزان ز نام و مقام و شهرت***** نه در پی پست و حقوق و شوکت
زندگیت ساده و با صدق و صفا*****هر طالبی دل آزرده از فراغ شما
درستان بهر هر کس عیان***** چون که کلام الهی است قرآن
کلامت شیرین و دل ربا بود***** قدومت متواضع و بی ریا بود
ملتی را آموختی درس زیبای قرآن*****اندر حوزه ومکاتب با دل و جان
کجا یابد اشاعه التوحید نظیر تو*****کیمیا بودی سر و جانم فدای تو
پدری دل سوخته و مهربان بودی***** من چی گویم بهتر از آن بودی
فرسودی جسم و جان ز بهر دین*****خریدار تو نشد کس، جز رب العالمین
بود کرامتت استقـامت در دین*****مثال خباب و بلال و آل یاسین
آن دگر همسفر جان نثارت***** محمد رحیم دوستدار وداماد غمگسارت
در هر دو سرا شد با تو هم نشین*****در منزل ابدی هم با تو هم قرین
آن که خُلقش بود زبانزد خاص و عام***** همراه تو شتــافت به دیار باقی والسلام.
سراینده عبدالغفور نصرتزهی با همکاری نعیم بهارمست.منبع: ناهوک سنت آنلاین

هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر