دنیا با تمام رنگ و آرایش و زینت خود بر ما روی آورده است. به گونهای که دین و آخرت را به متاع کم آن فروختیم، حب آن را طوری نوشیدیم که در جزء جزء بدن و رگهای ما جاری شد، به عمر کوتاه، به پول و دلار آن، به رنگ و روغن و ماشین زیبا و به ساختمانهای مرمرین آن، دل بستیم به شیرینی و برق کالای آن فریب خوردیم، به خوشی و لذت آن دل بستیم، به وعده آن امیدوار شدیم، با ساز آن رقصیدیم، با لقمه حرام او خود را از مهر پروردگار محروم کردیم و منکر آن را لبیک گفتیم، به مقامش توجه کردیم، برای به دست آوردن آن خون انسانهای بیگناه را ریختیم و به عیش گذران آن فریب خوردیم، ساختمان و بنای آن، درختان و سرسبزی و نهرهای آن، فرزند و قدرت و مقام او چشم دل ما را نابینا کرد به گونهای که هیچ چیزی را به غیر او ندیدیم و این عجوزه هزار داماد ما را از پروردگارمان دور کرد. در گناهان غرق شدیم، شیطان ما را فریفت، خدا را به تمسخر گرفتیم، به خاطر رضایت نفس خالق را ناراضی کردیم، به خاطر زندگی چند روز، زندگی دایم خود را نابود کردیم، به خاطر عیش دنیا، عیش عقبی را از دست دادیم، به خاطر شادی دوستان و فرزندان خود را از شادی آخرت محروم کردیم. وا اسفا، یا حسرتا، وا ندامتا، افسوس و صد افسوس که هر آنچه را که باید میکردیم نکردیم.
تا کی غفلت
آیا صدای مرگ را شنیدهای و قبر را دیدهای، دوستان و خویشان خود را با دستهایت تشییع کردهای و مرگ آن ها را نیز مشاهده کردهای، که چگونه از قصرها به قبرها انتقال یافتند، از نور منزل به ظلمات قبر، از آغوش گرم خانواده به آغوش کرمها و حشرات سکنی گزیدند، از بسترهای نرم به خاک خشن قبر منتقل شدند، از کنار شما به جوار مردگان کوچ کردند. روزی کنار قبرشان فریاد بزن و از آن ها بپرس، از لشکر و داراییشان سؤال کن، از زبانی که با آن حرف میزدند بپرس از چشمانی که با آن لذت حاصل میکردند، از زور و قدرت آن ها، از خشم و غرش آن ها بپرس، از زبان چرب و سخنور آن ها، از تکبر و باد گلویشان سؤال کن. حتماً با آه و حسرت خواهند گفت : ما فریب خوردیم، ضرر کردیم و غافل ماندیم.
پس دوست عزیز! تا کی در غفلت و اعراض از الله؟ تا کی فرمانبردار شیطان و نفس بودن، آیا وقت آن نرسیده که قلب سخت را به توبه نرم کنیم؟
{أَلَمْ یَأْنِ لِلَّذِینَ آمَنُوا أَن تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِکْرِ اللَّهِ وَمَا نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ}
(الحدید /۱۶ )
موت فقط یک بار بر تو نازل میشود، مال، جوانی، مقام مانع او نخواهند بود، قطار توبه را سوار شو قبل از این که از ایستگاه دور شود.
از آن روزهایی که از عمرت گذشته و به آن چه خدا داده است مغرور مباش، که بقیه عمرت نیز بدینسان خواهند گذشت و نکند خواب باشی و زمانی بیدار شوی که دیر شده است. چون انسان بمیرد از خدا درخواست بازگشت میکند و جواب میشنود.
{کَلَّا إِنَّهَا کَلِمَةٌ هُوَ قَائِلُهَا وَمِن وَرَائِهِم بَرْزَخٌ إِلَى یَوْمِ یُبْعَثُونَ}
(المؤمنون /۱۰۰ )
پس ای دوست عزیز : همین امروز، نه، همین ساعتی که این قسمت را مطالعه میکنی، برخیز و از صمیم قلب و با اصرار به سوی خدا برگرد و بر معاصی گذشته و عمری که بیهوده ضایع کردهای استغفار کن و بر استغفارهای گذشته نیز استغفار کن که بسیاری از توبهها و استغفارها، خود نیاز به معذرتخواهی دارند.
استغفار ما از حنجره پایینتر نمیرود تا به قلب برسد. استغفار میکنیم در حالی که قلب ما مملو از کینه است. استغفار میکنیم در حالی که به دنیا فکر میکنیم، با زبان استغفار میکنیم در حالی که قلب ما از این رجوع و استغفار بیخبر است. خداوند با کسی سر دشمنی ندارد، همه گناهکارانی که توفیق عبادت از آن ها سلب شده و امراض بر آن ها هجوم آورده و از تنگی رزق شاکیاند و غم و اندوه و مصائب آن ها را در بر گرفته، نتیجه بذری بوده که خود آن ها کاشتند :
{وَمَا أَصَابَکُم مِّن مُّصِیبَةٍ فَبِمَا کَسَبَتْ أَیْدِیکُمْ وَیَعْفُو عَن کَثِیرٍ}
( الشورى/ ۳۰)
آری، عاقل سریع درک میکند، میفهمد، جبران میکند، فریب نماز خواندن، روزه گرفتن، زکات دادن و حج را نمیخورد. و تو نیز شجاع باش، بترس از این که به دنیای اندک مغرور شوی، اگر آخرین نفر دنیا باشی موت تو را در مییابد. افسوس و حسرت بر آن روز که موت برسد و توبه نکنی، افسوس بر تو که به توبه دعوت شوی و اجابت نکنی، به راه خدا فراخوانده شوی و توبه نکنی. هیچ عاقلی به خاطر دنیا آخرت خود را ویران نمیکند پس همین اکنون برخیز، مستحکم و قوی، با اراده و همت بالا، با یقین کامل، به سوی دوست مهربان و منتظر خویش برگرد. مطمئن باش که بهترین لحظه زندگی تو فراق و دوری از معصیت است، لحظه دور گذاشتن دوستان بد، و بهترین لحظات لحظه سجود و رکوع توست. لحظه دعا و لحظه انجام عمل خیر و مواسات با برادر مسلمان است، بهترین لحظه، لحظهایست که دعای تو را بپذیرند و نام تو را در لیست بزرگان و شاکران بنویسند. در لیست کسانی که چون چشم فرو ببندند با محمد رسولالله صلی الله علیه و آله و صحابه مصافحه و روبوسی میکنند :
{وَمَن یُطِعِ اللّهَ وَالرَّسُولَ فَأُوْلَئِکَ مَعَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللّهُ عَلَیْهِم مِّنَ النَّبِیِّینَ وَالصِّدِّیقِینَ وَالشُّهَدَاء وَالصَّالِحِینَ وَحَسُنَ أُولَئِکَ رَفِیقًا } ( النساء/۶۹ )
در لیست کسانی که نعمتهای بهشت، نهرها و جویبارهای عسل مصفی و شیر و حورالعین در انتظار آن هاست. پس آماده باش، خود را با عطر ایمان معطر و با لباس تقوا مزین و با آب توبه و انابت شستشو و با اعمال صالحه آرایش کن و کمر با کمربند طاعت ببند که ملاقات نزدیک است. هرآن بیم آن است که تو را پادشاه پادشاهان به حضور بطلبد و زیبنده نیست که غبارآلود و آشفته به حضور او حاضر شوی، و بترس که با این هیبت تو را قبول نکنند. چگونه است که در مهمانی دوستان با لباس منزه و تمیز حاضر میشوی ولی به بارگاه او بدون آمادگی قدم میگذاری.
راه بس خطرناک و رفتنی است و شیاطین در کمین، موعد قیامت نزدیک و میزان نصب شده و احوال عظیم و زلزله قیامت نزدیک است :
{إِذَا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزَالَهَا (۱) وَأَخْرَجَتِ الْأَرْضُ أَثْقَالَهَا (۲) وَقَالَ الْإِنسَانُ مَا لَهَا (۳) یَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبَارَهَا (۴) بِأَنَّ رَبَّکَ أَوْحَى لَهَا (۵) یَوْمَئِذٍ یَصْدُرُ النَّاسُ أَشْتَاتًا لِّیُرَوْا أَعْمَالَهُمْ (۶) فَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَیْرًا یَرَهُ (۷) وَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَهُ}(الزلزله / ۱-۸)
«چون زمین به سختی به لرزه انداخته شود و سنگینی بار خود را بیرون میافکند و انسان میگوید (وای) زمین را چه شده، در آن روز خبر خود را باز میگوید زیرا پروردگارت به او پیام میدهد. در آن روز مردم دسته، دسته بیرون میآیند تا نتیجه اعمال خود را ببینند و هر شخصی ذرهای کار نیک کرده باشد آن را میبیند و هر شخصی ذرهای کار بد کرده باشد آن را خواهد دید».
این کلام، کلام و خبر پروردگار است. تو آن روز کجا فرار میکنی؟ و به کدام یک از فامیل و خویشان پناه میبری و کدام زمین را برای پنهان شدن انتخاب میکنی؟
برگرفته از کتاب مرگ در می زند!


هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر