۱۳۹۳ اردیبهشت ۲۳, سهشنبه
وقتی زنان میگریند
دوست عزیز آیا اتفاق افتاده روزی به خانهات بیایی و ببینی همسرت گریه میکند؟
آیا شده؛ بامداد و یا شامگاهی به همسرت زنگ بزنی و بر اثر گریه، صدایش گرفته و خفه به گوشت برسد؟
آیا شده؛ شبی بر اثر هِقهِق گریه ی همسرت از خواب شیرین بیدار شوی؟ و اگر بیدار شدی عکس العمل تو در مقابل گریهاش چه بوده است؟
آیا خطاب به او گفتی: مگر این وقت شب وقت گریه کردن است؟
آیا گریهاش را کار بدی شمرده و به شدت رد کردی؟ از او سخت ناراحت شدی؟
آیا بر سرش داد و فریاد کشیدی که: تو چقدر گریه می کنی! مرا دیوانه کردی!
در این چنین مواقعی باید چه نوع تعاملی با همسر خود داشته باشیم؟
تنها راهی که درست به نظر می رسد اینست که از پیامبر مهربان مان الگو بگیریم.
بیا باهم یک سفری به خانه ی سرورمان، الگوی انسانیت و بشریت، محمد صلی الله علیه وسلم، داشته باشیم و این قطعه را از زندگی پیامبرمان بیاموزیم که یک شوهر موفق وقتی میبینید همسرش گریه می کند، چه عکس العملی نشان می دهد، چگونه قلب او را به دست می آورد، و اشک را از رخسارش پاک می کند، و بر لبانش تبسّم را هدیه می کند.
در این مورد از زبان یکی از شاگردان خصوصی و خادم خانه ی رسول خدا صلی الله علیه وسلم میشنویم؛ حضرت أنس رضی الله عنه روایت می کند: امّ المؤمنین حضرت صفیه رضی الله عنها )همسر پیامبر( خبر شد که هوویش، )همباغ( امّ المؤمنین حضرت حفصه )همسر دیگر پیامبر( نسبت به ایشان چنین گفته است: »او )صفیه( دختر یک یهودی است«، او با شنیدن این خبر آزرده و رنجور شده، در گوشهی خانه گریه می کرد، ناگاه رسول خدا صلی الله علیه و سلم وارد خانه شدند و دیدند همسرشان صفیه رضی الله عنها گریه می کند، رسول الله صلی الله علیه و سلم با کمال مهربانی و دلسوزی از ایشان میپرسد: »چه چیزی تو را به گریه انداخته است؟« صفیه رضی الله عنها جواب می دهد: حفصه به من گفت: »تو دختر یک یهودی هستی!« رسول خدا صلی الله علیه و سلم فوراً فرمودند: نه خیر! بلکه تو دختر پیامبری هستی، عموی تو نیز پیامبر بوده است و تو در عقد یک پیامبر هستی! پس او )حفصه( از تو چه کسی را بیشتر دارد که نسبت به خود افتخار می کند؟ سپس پیامبر صلی الله علیه و سلم رو به حفصه رضی الله عنها کرده می فرمایند: »ای حفصه )در مورد آزار دادن صفیه( از خدا بترس!«.
]این حدیث را امام ترمذی روایت کرده و امام نسائی فرموده: اسناد این حدیث کاملا صحیح است[
دوست گرامی! در مورد این سخن پر از حکمت و سرشار از محبت پیامبر مان که به همسرش صفیه رضی الله عنها ایراد فرمود، فکر کن و بیاندیش! سخنی که نه تنها نسب صفیه را از یک یهودی نفی می کند، بلکه او را از اهل و خانواده سه تن از پیامبران معصوم خدا بر میشمارد؛ از خانواده حضرت موسی، هارون و امام الأنبیا محمد صلوات الله علیهم اجمعین!
پیامبر صلی الله علیه و سلم با صراحت تمام به همسرش صفیه می گوید: تو دختر یک یهودی نیستی، بلکه تو دختر پیامبری هستی، عموی تو نیز پیامبر بوده است و در عقد نکاح یک پیامبر هستی؛ رسول الله صلی الله علیه و سلم حضرت موسی علیه السلام را پدر صفیه قرار می دهد و حضرت هارون علیه السلام را عموی صفیه می خواند، و به او خاطر نشان می کند که در عقد نکاح پیامبری قرار دارد.
پس فکر کن! چه چیزی بهتر از این به صفیه رضی الله عنها آرامش خاطر میبخشید؟ آیا چیزی بالاتر از این صفیه رضی الله عنها را تسلی می داد و از او دل جویی می کرد؟ و کدام پاداش و هدیه نیکوتر از این, رضایت صفیه را کسب می کرد و دلش را به دست می آورد؟ کدام دست پر عطوفت، کدام پارچه ی ابریشمی بهتر از این سخنان حکیمانه ی پیامبر مهربان مان اشک را از رخسار صفیه رضی الله عنها پاک می نمود؟ کدام دارو برای این زخم صفیه رضی الله عنها که از زبان همباغش به او وارد شده بود، از این درمان کنندهتر و شفابخشتر بود؟
این رفتار حکیمانه و دلسوزانه ی پیامبر مان سرمشقی است ابدی و سرمدی برای تمام مردان جهان تا اینکه هر یکی وقتی میبیند همسرش گریه می کند، بدون پرس و جو از او رنجیده خاطر نشود.
اگر همسر او از همباغش، خواهرشوهرش و یا اصلا از خود شوهر کلمه ی درد آور و ناگواری را شنیده است و این کلمه بر وی تأثیر منفی گذاشته، او را معذور بشمارد و از او ناراض و ناراحت نشود، بلکه به پیامبر اقتدا نموده با سعه ی صدر و با کمال ملایمت، عطوفت و شفقت از وی بپرسد: خدا بد ندهد… آیا کسی به تو آزاری رسانده؟ آیا کدام شخصی تو را غمگین کرده؟ یا شاید فلان کار و یا فلان سخن من تو را رنجانده و اشکت را در آورده؟ و از این قبیل… آیا می دانید شوهر با این کار خود چه سرمایه ی هنگفتی را به دست میآورد؟! او رضایت و خشنودی خدایش را کسب میکند! رضایت همسرش را حاصل می کند! وجدانش را از خودش راضی می سازد. و اگر ما حدیث قبلی را ادامه بدهیم، به خوبی در می یابیم که پیامبرمان تنها به تسلی دادن و دلجویی کردنِ همسرش صفیه اکتفا نمیکند، بلکه به طرف کسی که با زبانش صفیه را آزار داده بود و به او دختر یهودی گفته بود نیز روی کرده است.
پیامبر صلی الله علیه و سلم به طرف امّ المؤمنین حضرت حفصه رضی الله عنها که گوینده ی این کلمه ی درد آور بود روی می کند و به او می گوید: »ای حفصه! در مورد آزار دادن صفیه از خدا بترس!« و این بیشتر آرامش خاطر صفیه را جبران کرده و آثار غم را کاملا از چهره اش می زداید
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر