۱۳۹۳ اردیبهشت ۲۵, پنجشنبه
جایگاه آزادی بیان درفرهنگ اسلام
آزادی بیان در فرهنگ و تمدن اسلام از حقوق و اختیارات بدیهی و مسلّم هر فرد بشمار می آید. در تمدن اسلامی هر فرد این حق را دارد که در مسائل فردی و اجتماعی رأی و نظریه ای را که درست و صواب تشخیص می دهد اختیار نموده و آن را در جامعه بیان کند. به عبارت دیگر در تمدن اسلامی هر شخص در بیان افکار، احساسات و عقاید خویش آزاد است. البته این آزادی بیان منوط بر این است که تضییع حقوق دیگران را در پی نداشته باشد.
آزادی بیان حق شرعی هر مسلمان است
آزادی بیان در فرهنگ و تمدن اسلامی از حقوق ثابت و اولیه هر مسلمان است، زیرا شریعت اسلام به این حق اذعان نموده و آن را به رسمیت شناخته است، و هر چیزی که از سوی شریعت اسلام برای افراد جامعه ثابت شده باشد هیچ فردی نمی تواند آن را نقض و سلب نموده و یا اینکه در صدد انکار آن بر آید.
آزادی بیان علاوه از اینکه از حقوق فردی است، جزو وظایف مسلمانان نیز به شمار می رود، چه آنکه خداوند متعال نصیحت و امر به معروف و نهی از منکر را از وظایف مسلمانان قرار داده است و عمل به این وظیفه شرعی بدون برخورداری از حق آزادی بیان امکان پذیر نخواهد بود. به عبارت دیگر آزادی بیان وسیله ای است برای اقامۀ واجبی همچون امر به معروف و نهی از منکر و هر آنچه که عمل بر واجب منوط بر آن باشد آن وسیله نیز واجب است.
دین اسلام آزادی بیان و عقیده را در تمام امور دنیوی، اعم از فردی و اجتماعی، جایز قرار داده است. نظرخواهی پیامبر اکرم- صلی الله علیه وسلم- از حضرت سعد بن معاذ و سعد بن عباده- رضی الله عنهما- در موضوع مصالحه با قبیله غطفان بر یک سوم محصول مدینه نمونه بارزی از آزادی بیان و اظهار نظر در اسلام است.
این روایت در المعجم الکبیر طبرانی اینگونه آمده است: عن أبي هريرة قال: جاء الحارث الغطفاني إلى النبي فقال: يا محمد، شاطرنا تمر المدينة. قال: "حَتَّى أَسْتَأْمِرَ السُّعُودَ". فبعث إلى سعد بن معاذ، وسعد بن عبادة، وسعد بن الربيع، وسعد بن خيثمة، وسعد بن مسعود ، فقال: "إِنِّي قَدْ عَلِمْتُ أَنَّ الْعَرَبَ قَدْ رَمَتْكُمْ عَنْ قَوْسٍ وَاحِدَةٍ، وَأَنَّ الْـحَارِثَ يَسْأَلُكُمْ أَنْ تُشَاطِرُوهُ تَمْرَ الْـمَدِينَةِ، فَإِنْ أَرَدْتُمْ أَنْ تَدْفَعُوا إِلَيْهِ عَامَكُمْ هَذَا حَتَّى تَنْظُرُوا فِي أَمْرِكُمْ بَعْدُ". قالوا: يا رسول الله، أوحيٌ من السماء فالتسليم لأمر الله، أو عن رأيك أو هواك، فرأينا تبع لهواك ورأيك؟ فإن كنت إنما تريد الإبقاء علينا؛ فوالله! لقد رأيتنا وإياهم على سواء ما ينالون منا تمرة إلا بشرى أو قرى [رواه الطبرانی، المعجم الكبير (5416)، زاد المعاد 3/ 240]
حضرت ابوهریره- رضی الله عنه- می فرماید: یک کشاورز غطفانی نزد پیامبر اکرم- صلی الله علیه وسلم- آمد و عرض کرد: ای محمد، ما را در خرمای مدینه شریک کن. آن حضرت- صلی الله علیه وسلم- فرمود: باید با سعود (جمع سعد) مشورت کنم. سپس سعد بن معاذ، سعد بن عبادة، سعد بن ربیع، سعد بن خیثمه، و سعد بن مسعود را فرا خواند و خطاب به آنها فرمود: من می دانم که قوم عرب شما را به صورت متحد و یکپارچه قرار داده است. این کشاورز آمده و خواستار شراکت در خرمای مدینه از سوی شماست. با یکدیگر مشورت نمایید، اگر می خواهید محصول امسال خود را به او بدهید. آنها عرض کردند: ای پیامبر خدا، اگر این موضوع وحی آسمانی است ما تسلیم دستور خدا هستیم و نیز اگر نظر و خواسته شما بر این است خواسته و نظر ما تابع خواسته شماست، اما اگر می خواهید مصالح ما را نیز در نظر بگیرید، سهم ما و آنها را در این محصول مساوی و برابر قرار بدهید. و هیچ چیزی از سوی ما به آنها نمی رسد مگر با خرید یا مهمانی.
امر به معروف و نهی از منکر
از جمله آیاتی که در موضوع نصیحت و امر به معروف و نهی از منکر آمده است، آیه 71 سوره توبه است که می فرماید: «وَالْـمُؤْمِنُونَ وَالْـمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْـمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْـمُنْكَرِ» [التوبة: 71]
(مردان مومن و زنان مومن بعضی از آنها دوستان بعضی دیگراند؛ امر به معروف و نهی از منکر می کنند.) همچنین پیامبر اکرم- صلی الله علیه وسلم- می فرمایند: «"الدِّينُ النَّصِيحَةُ". قلنا: لمن يا رسول الله؟ قال: "للهِ وَلِكِتَابِهِ، وَلِرَسُولِهِ، وَلأَئِمَّةِ الْـمُسْلِمِينَ، وَعَامَّتِهِمْ"» [أبوداود (4944)، نسائی (4197)، احمد (16982)]
(دین خیرخواهی است. [صحابه می گویند:] ما گفتیم: خیرخواهی برای چه کسی ای پیامبر خدا؟ [پیامبر اکرم- صلی الله علیه وسلم-] فرمود: برای خدا، کتاب خدا، رسول خدا، حکام مسلمان، و عموم مسلمانان.)
امام نووی- رحمه الله- در تشریح این حدیث می فرماید « وأمَّا النصيحة لأئمة المسلمين فمعاونتهم على الحقِّ، وطاعتهم فيه، وأمرهم به، ونهيهم عن مخالفته، وتذكيرهم برفق، وإعلامهم بما غفلوا عنه ولم يبلغهم من حقوق المسلمين» [المنهاج شرح صحيح مسلم بن الحجاج 2/ 38]
(مراد از خیرخواهی در حق حکام مسلمان حمایت از آنها در مسیر حق، توصیه آنان به حق و حقیقت و پیروی از مسیر حق، و نیز تذکر آنها در صورت انحراف از مسیر حق و بی توجهی نسبت به حقوق مسلمانان.)
پیامبر اکرم- صلی الله علیه وسلم- نیز بارها به موضوع گفتن سخن حق در مقابل کجرویهای حکام تاکید و توصیه نموده و می فرمایند: «لا يَمْنَعَنَّ رَجُلاً هَيْبَةُ النَّاسِ أَنْ يَقُولَ بِحَقٍّ إِذَا عَلِمَهُ» [ترمذی (2191)، ابن ماجه (3997)]
(هیبت و جایگاه افراد مانع گفتن سخن حقی که از آن مطلع هستید نشود.)
همچنین می فرمایند: «أَفْضَلُ الْجِهَادِ كَلِمَةُ عَدْلٍ عِنْدَ سُلْطَانٍ جَائِرٍ» [ترمذی (2174)، ابوداوود (4344)، نسائی (4209)، ابن ماجه (4011)]
(گفتن سخن حق در مقابل حاکم ظالم بالاترین جهاد است.)
لذا اجرای واجب امر به معروف و نهی از منکر در جامعه مستلزم آزادی بیان است. وجوب وظیفه امر به معروف و نهی از منکر از سوی خداوند متعال بر بندگان به معنای برخورداری افراد جامعه از آزادی بیان برای تبلیغ معروفات و ممانعت از منکرات در جامعه می باشد. همچنین زمانی یک فرد می تواند حاکم را در مراحل مختلف مشاوره دهد و یا در صورت انحراف از مسیر درست به او تذکر دهد که از آزادی بیان و اظهارنظر برخوردار باشد.
صفحات زرین تاریخ اسلامی نمونه های بارزی از حق آزادی بیان را در خود ثبت نموده است؛ اظهار نظر شخصی حضرت حباب بن منذر- رضی الله عنه- در غزوه بدر، آن هم مغایر با رأی نظر پیامبر اکرم- صلی الله علیه وسلم- و پذیرش نظریه وی از سوی آن حضرت- صلی الله علیه وسلم-، همچنین اظهار نظر برخی از صحابه در واقعه افک، که در نهایت با اعلام پاکی و برائت حضرت عائشه- رضی الله عنه- از سوی خداوند متعال یایان یافت، و مواردی از این قبیل، مصادیق بارزی از حق آزادی بیان و اظهار رأی و نظر در بین مسلمانان صدر اسلام و بالتبع در فرهنگ و تمدن اسلامی هستند.
نکته دیگری که در موضوع آزادی بیان باید مورد توجه قرار گیرد این است که وقتی آزادی بیان و اظهارنظر از حقوق مسلم و شرعی فرد به شمار می رود، پس هیچ فردی در جامعه اسلامی نباید به خاطر بیان نظریه و عقیده خویش مورد آزار و اذیت قرار گیرد، زیرا او در واقع اقدام به کاری نموده که شریعت اسلام به او اجازه داده است. برای تفهیم بهتر این موضوع توجه به واقعه حضرت عمر- رضی الله عنه- ضروری است؛ روزی سیدنا عمر- رضی الله عنه- بر روی منبر در مورد مهریه زنان سخن می گفت. زنی بلند شد و نظریه ایشان را رد کرد. حضرت عمر- رضی الله عنه- نه تنها مانع اظهار نظر وی نشد و او را مورد مذمت قرار نداد، بلکه با اذعان به صحت سخنان آن زن، در کمال جرأت اعلام کرد: «أصابت امرأة و أخطأ عمر» زن درست گفت و عمر اشتباه کرد.
امانت و صداقت در اظهار نظر
از سوی دیگر وقتی شریعت اسلام آزادی بیان و اظهار نظر در امور مختلف را جزو حقوق مسلمانان قرار داده است، مسلمانان نیز باید از این امتیاز به بهترین صورت و با رعایت موازین انسانی و اخلاقی استفاده کرده و در اظهار نظر و بیان عقاید و نظریات خویش امانت و صداقت را رعایت نمایند؛ هر آن چیزی که حق و درست است را بر زبان بیاورد، حتی اگر بیان سخن حق به ضررش تمام شود، زیرا هدف اصلی آزادی بیان نشر حقایق و رساندن آن به دیگران است.
همچنین فرد مسلمان در اظهار نظر خود باید انگیزۀ خیر و نیکی داشته باشد، نه اینکه از حق آزادی بیان اهداف نامناسبی همچون ریا، تظاهر، حق جلوه دادن باطل، محروم کردن دیگران از حقوقشان، بزرگ جلوه دادن اشتباهات دیگران، بی توجهی به خدمات آنان و ..... را دنبال کند.
لذا اگر آزادی بیان، که در شریعت و تمدن اسلام از جایگاه ویژه و مهمی برخوردار است، طبق موازین شرعی انجام گیرد می تواند بهترین پله ترقی و پیشرفت در تمام مراحل فردی و اجتماعی باشد و موجبات شکوفایی یک جامعه سالم و مدینه فاضله را فراهم نماید.
نویسنده: د. راغب السرجانی
ترجمه: عبدالرحیم مرجانی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر